۱۳۸۸ آذر ۲, دوشنبه

این چه جهانیست





به نام حق


این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت
هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت
دوزخ از تیرگی بخت درون تو بود
دوزخ از تیرگی بخت درون تو بود
گر درون تیره نباشد همه دنیاست بهشت.

این چه جهانیست؟!
این چه بهشتیست؟!
این چه جهانیست که نوشیدن می نارواست؟!
این چه جهانیست؟
این چه بهشتیست , در آن خوردن گندم خطاست؟!
این چه بهشتیست؟
آی رفیق این ره انصاف نیست
آی رفیق این ره انصاف نیست
این جفاست.
راست بگو راست بگو راست
فردوس برینت کجاست؟
راست بگو راست بگو راست
فردوس برینت کجاست؟

راستی آنجا هم
راستی آنجا هم
هرکس و ناکس خداست؟
راست بگو راست بگو راست
فردوس برینت کجاست؟

بر همه گویند که هشیار باش
بر همه گویند که هشیار باش
بر در فردوس نشیند کسی
تا که به درگاه قیامت رسی
از تو بپرسند که در راه عشق
پیرو زرتشت بدی یا مسییح؟
پیرو زرتشت بدی یا مسییح؟
دوزخ ما چشم به راه شماست
دوزخ ما چشم به راه شماست
راست بگو راست بگو راست
آنجا نیز
باز همین ماجراست؟!؟!
راست بگو راست بگو راست
فردوس برینت کجاست؟!

این همه تکرار مکن می هماست
کفر مگو شکوه مکن بر خدات
پای از این در که که نهادی برون
در قل و زنجیر برندت بهشت


وای به حالت هما ی
وای به حالت
وای به حالت هما ی
وای به حالت
این سر سنگین تو از تن جداست.

نه ,,نه,, نه
توبه کنم باز,
حق با شماست

نه ,,نه,, نه
توبه کنم باز,
حق با شماست

شعر از همای
باتشکر از همای(پرهام)

۱ نظر:

  1. جالب بود! چند روز پیش یکی از دوستانم تصنیف اش رو برام گذاشت. شعر جالبی داره

    پاسخحذف